ماجرای یک خانوم و قورباغه ی آرزوها(طنز)

سرگرم کننده ی آفتابی

ماجرای یک خانوم و قورباغه ی آرزوها(طنز)

خانمی در زمین گلف مشغول بازی بود. ضربه ای به توپ زد که باعث پرتاب توپ به درون بیشه زار کنار زمین شد. خانم برای پیدا کردن توپ به بیشه زار رفت که ناگهان با صحنه ای عجیب روبه رو شد. قورباغه ای در تلّه ای گرفتار شده بود. قورباغه حرف میزد! رو به خانم گفت: اگر مرا از بند آزاد کنی 3 آرزویت را برآورده میکنم. خانم ذوق زده شد و سریع قورباغه را آزاد کرد. قورباغه گفت: نگذاشتی شرایط آرزوها را بگویم. هر آرزویی که برایت برآورده کنم 10 برابر آن برای همسرت است. خانم کمی فکر کرد و گفت: ایرادی ندارد. آرزوی اوّل خود را گفت: می خواهم زیباترین زن دنیا شوم. قورباغه گفت: اگر زیباترین شوی شوهرت 10 برابر تو زیباتر می شود و ممکن است او را از دست دهی. خانم گفت: مشکلی ندارد. پس آرزویش برآورده شد.  بعد گفت: می خواهم ثروتمندترین فرد دنیا شوم. قورباغه به او گفت: شوهرت 10 برابر تو ثروتمند تر می شود و ممکن است به زندگیتان لطمه بزند. خانم گفت: نه هرچه من دارم مال اوست. پس ثروتمند شد. آرزوی سوّمش را که گفت قورباغه جا خورد و بدون چون و چرا آن را برآورده کرد. خانم گفت: می خواهم یک حمله ی قلبی خفیف داشته باشم!!!!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: موضوعات مرتبط: طنز، ،
نويسنده : امیررضا مرعشی